@*بـــــــــــــــــهــــــــــــــــــتـــــــــــــــــرم*@
سهراب گفتي:چشمها را بايد شست..... .شستم ولي !.........
گفتي: جور ديگر بايد ديد.......ديدم ولي !..............
گفتي زير باران بايد رفت........رفتم ولي !.............
او نه چشمهاي خيس و شسته ام را..نه نگاه ديگرم را...هيچ کدام را نديد !!!!
فقط در زير باران با طعنه اي خنديد و گفت: " ديوانه باران نديده
نظرات شما عزیزان:
خیلی زیبا بود
پاسخ:مرسييي
پاسخ:مرسييي
نوشته شده در یک شنبه 14 اسفند 1390برچسب:, ساعت
15:33 توسط shaya| يک نظر |
Power By:
LoxBlog.Com |